سشوار
یه مدتیه بعد از حمام موهای آوا رو یه سشوار کوچولو می کشم چون یکم موهاش بلند شده و نمیذاره که با حوله خشک کنم. سری آخر که بردمش حمام دادمش به علیرضا که لباساشو بهش بپوشونه. بعد از چند دقیقه دیدم علیرضا غش کرده از خنده. نگو بعد از اینکه لباساشو پوشیده، دست باباشو گرفته برده به سمت کشو و سشوارو درآورده و داده به باباش و گفته هوممممممممم (ترجمه: موهامو سشوار کن!!!!!) ...
نویسنده :
مامان زهرا
15:35